فرزانه قاسمی
دانشجوی دکترای مدیریت دولتی گرایش مدیریت منابع انسانی
Farzane. ghasemi@ut. ac. ir
نتایج تحقیقات نشان میدهد هنگامی که برخی از اعضای یک گروه از تلاش برای انجام کار امتناع میکنند، رفتار شهروندسازمانی» اثربخشی سازمان را کاهش میدهد. در مقابل، هنگامیکه افراد برای انجام شغل خود تلاش زیادی از خود نشان میدهند، رفتار شهروندی سازمانی عملکرد گروهی را افزایش میدهد. بهترین عملکرد از سوی گروهی بهدست میآید که اعضای آن قادرند یاد بگیرند چه زمانی رفتار شهروند سازمانی لازم و مناسب است.
جک ما، کارآفرین چینی موسس گروه علی بابا است که با مالکیت تعدادی از بزرگترین وبسایتهای تجارت الکترونیک جهان، در حال حاضر سومین فرد ثروتمند کشور چین محسوب میشود. ما یون (Ma Yun) معروف به جک ما، موسس و رئیس هیئت مدیرهی گروه علی بابا (Alibaba)، یکی از بزرگترین شرکتهای تجارت الکترونیک چین و در حال حاضر سومین فرد ثروتمند کشور چین است. تا نوامبر سال ۲۰۱۷، سرمایهی شخصی جک ما حدود ۴۷.۸ میلیارد دلار گزارش شده است.جک ما یکی از نمادهای کارآفرینی و موفقیت در جهان است. او را میتوان یکی از تأثیرگذارترین تاجران قرن حاضر نامید. او در لیست پنجاه نفرهی برترین رهبران سال ۲۰۱۷ وبسایت فورچن، مقاوم دوم را به خود اختصاص داد. جک ما در کنار فعالیتهای مدیریتی و کارآفرینانه، منبع الهامبخش افراد زیادی بوده است و با برگزاری سخنرانیها و انتشار آموزشهای متعدد، سعی در تربیت مدیران و کارآفرینانی شبیه به خود دارد. این مدیر چینی علاوه بر فعالیتهای تجاری، علاقهی زیادی به هنرهای رزمی و موسیقی دارد. او به تازگی در یک فیلم سینمایی رزمی به ایفای نقش پرداخته است. جک ما در فستیوالها و جشنهای مختلف نیز خوانندگی و هنرنمایی حرکات موزون را تجربه کرده است. جک ما از سال ۲۰۰۹ بهصورت جدی به یادگیری هنرهای رزمی پرداخته و سبک تایچیچوان را زیر نظر استاد بزرگ چین، وانگ ژیان آموخته است. او در سال ۲۰۱۱ تعدادی از برترین قهرمانان تایچی را استخدام کرد تا این هنر رزمی را در علی بابا آموزش دهند. وانگ، جت لی و ما از اساتید این دورهها هستند و شرکت کارمندان در این کلاسها اجباری است. موسس علی بابا معتقد است روزی مردم دنیا او را به خاطر موفقیتهایش در سبک تایچی (و نه بهعنوان موسس علی بابا) به یاد خواهند آورد.
داستان زندگی جک ما، نمونهای کامل از رسیدن به موفقیت از دل شکست است. او پیش از تأسیس وبسایت علی بابا و شرکتهای دیگرش، شغلهای زیادی را امتحان کرد و در اکثر آنها شکست خورد. موسس علی بابا در دنیای امروز تجارت بهعنوان سمبلی از صبر، پشتکار و عزم و ارادهی قوی شناخته میشود.
ما یون متولد ۱۵ اکتبر سال ۱۹۶۴ در شهر هانگژو چین است. این شهر در جنوب شرقی چین واقع شده است. او یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر داشت. ما و برادر و خواهرش در دورانی رشد یافتند که حکومت کمونیستی در کشور چین حاکم بود و این کشور را در انزوا فرو برده بود. خانوادهی یون ثروت زیادی نداشتند و نمیتوانستند فرزندان خود را آنطور که باید و شاید از لحاظ مالی تأمین کنند. جک ما در سالهای کودکی، همیشه با همکلاسیهای خود دعوا میکرد و حتی ترسی از افراد قویتر از خود نداشت. او هم مانند بسیاری دیگر از کودکان چینی، تفریحات و لذتهای خاص خود را داشت. ما در سالهای کودکی علاقهی زیادی به جیرجیرک داشت و از جمع کردن آنها لذت میبرد. او میتوانست نوع و ابعاد جیرجیرکها را از صدایشان تشخیص دهد. پس از اینکه نیکسون (رئیس جمهور وقت آمـریکا) در سال ۱۹۷۲ از شهر هانگژو دیدن کرد، این شهر به منطقهای توریستی تبدیل شد. ما که در آن سالها یک نوجوان بود، علاقهی زیادی به یادگیری زبان انگلیسی داشت. او مسیری ۷۰ دقیقهای را با دوچرخه از خانه تا هتل بینالمللی شهر طی میکرد تا بهعنوان راهنما، شهر را به گردشگران نشان دهد. او در ازای گردش رایگان، از گردشگران میخواست که به او انگلیسی بیاموزند. نام مستعار جک» در همان سالها از طرف دوست گردشگرش به او داده شد. این دوست که نمیتوانست نام چینی ما را بهخوبی تلفظ کند، تا سالها با جـک ارتباط نامهای داشت. خانوادهی جک ما نمیتوانستند فرزندان خود را چندان از لحاظ مالی تأمین کنند ما برای ادامهی تحصیل در مقاطع دانشگاهی تلاش زیادی کرد. او چهار سال پیاپی در امتحانات سالیانهی ورودی دانشگاه در چین شرکت کرد و در نهایت در مؤسسهی تربیت معلم هانگژو مشغول به تحصیل شد. او در سال ۱۹۸۸ با مدرک کارشناسی زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. جک ما بعدا در دانشکدهی کسب و کار چان گ نیز شروع به تحصیل کرد و در سال ۲۰۰۶ مدرک تجارت خود را از این دانشگاه دریافت کرد.
جک که فردی اجتماعی با ارتباطات قوی بود، در دوران دانشگاه بهعنوان رئیس انجمن دانشجویان فعالیت میکرد. پس از فارغالتحصیلی او شغلهای زیادی را امتحان کرد و در نهایت بهعنوان استاد زبان انگلیسی و تجارت جهانی در دانشگاه دیانزی هانگژو مشغول به کار شد. حقوقی که ما در اولین شغل خود دریافت میکرد برابر با ۱۲ دلار در ماه بود. شاگردان ما در آن زمان، او را معلمی مهربان و دلسوز میدانند.
موسس علی بابا پیش از آشنایی با فناوری اینترنت و شروع حرفهی اصلی، شغلهای متعددی را امتحان کرد و در اکثر آنها ناموفق بود. جک برای کار در نمایندگی KFC اقدام کرد و از میان ۲۴ نفر، تنها او در پذیرش رد شد. او چندین بار برای کار در دانشگاه هاروارد اقدام کرد که در آن نیز ناموفق بود. او در یکی از مصاحبههایش تعداد شغلهایی را که امتحان کرده است، ۳۰ عدد ذکر کرد.
اولین آشنایی این مدیر موفق چینی با اینترنت به سال ۱۹۹۴ مربوط میشود. یک سال بعد و در ابتدای سال ۱۹۹۵، او به همراه چند دوست خود به آمریکا سفر کرد و آنجا بیشتر با اینترنت آشنا شد. ما در اولین استفاده از اینترنت، نام چند نوشیدنی را جستجو کرد و در کمال تعجب دید در نتایج نشان دادهشده، اثری از وبسایتهای چینی نیست. در جستجوی بعدی، او اطلاعاتی در مورد کشور چین جستجو کرد و باز هم وبسایت چینی پیدا نکرد. در نهایت او و دوستانش تصمیم گرفتند یک وبسایت در مورد کشور چین تأسیس کنند. جک ما اولین وبسایت خود را با طراحی بسیار ساده منتشر کرد. وبسایت او در ساعت ۹:۴۰ راهاندازی شد و او تا ساعت ۱۲:۳۰ تعدادی ایمیل از افراد مختلف دریافت کرد که میخواستند بیشتر در موردش بدانند. اینجا بود که این نابغهی کسب و کار، متوجه ظرفیت بالای اینترنت شد. در آوریل سال ۱۹۹۵، جک ما به همراه همسر و یکی از دوستانش،اقدام به تأسیس یک شرکت کردند. آنها با دریافت کمکی ۲۰ هزار دلاری، شرکتی برای طراحی وبسایت راهاندازی کردند. نام این شرکت، China Yellow Pages» بود. در سه سال اول، شرکت آنها درآمدی بالغ بر ۸۰۰ هزار دلار داشت. نکتهی جالب فعالیت جک ما در فضای اینترنت این است که او هیچگاه یک خط کد هم ننوشته و حتی اولین کامپیوتر خود را در ۳۳ سالگی خریده است.
جک ما در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹، در شرکتی از زیرمجموعههای مرکز تجارت الکترونیک بینالمللی چین بهعنوان مدیر مشغول به فعالیت بود. این مرکز زیرمجموعهای از وزارت اقتصاد و تجارت خارجی چین است. او در سال ۱۹۹۹ از این شغل دولتی استعفا داد و برای تأسیس شرکت علی بابا به هانگژو بازگشت. او علی بابا را به همراه ۱۸ نفر از دوستانش در آپارتمان شخصی خود تأسیس کرد. اولین سرمایهی آنها برای تأسیس این وبسایت خرید و فروش B2B حدود ۵۰۰ هزار یوآن بود.
جک ما هیچگاه یک خط کد هم ننوشته و حتی اولین کامپیوتر خود را در ۳۳ سالگی خریده است
طبق گزارشات منتشرشده، انتخاب نام علی بابا برای وبسایت، زمانی که ما در سانفرانسیسکو بود به ذهن او خطور کرد. او از داستان علی بابا و چهل » در کتاب هزار و یک شب، بهعنوان الهامی برای انتخاب نام Alibaba برای شرکتش یاد میکند.
در اکتبر سال ۱۹۹۹ و ژانویهی سال ۲۰۰۰، علی بابا دو بار و در مجموع ۲۵ میلیون دلار سرمایهی خارجی جذب کرد. ۲۰ میلیون دلار از این سرمایه را شرکت ارتباطی سافتبانک ژاپن به او داده بود. برنامهی توسعهای این وبسایت توسعهی تجارت الکترونیک در داخل کشور چین و پس از آن ایجاد پلتفرمی برای شرکتهای کوچک و متوسط برای ارتباط با تجارت جهانی بود. تیمی که جک برای توسعهی کسب و کار تشکیل داده بود، روحیهی بالایی داشتند؛ چرا که او همیشه به آنها امید میداد و از جوانی و شور و اشتیاق آنها بهعنوان موتور محرکهی شرکت یاد میکرد. کار در علی بابا همیشه برای جک یک تفریح بود. او جوایز جالبی را در نقاط عطف پیشرفت شرکت به کارمندانش اهدا میکرد.
جک ما که پتانسیلهای بالای اینترنت و وبسایتها را بهخوبی درک کرده بود، در سال ۲۰۰۳ چند وبسایت تجارت الکترونیک دیگر تأسیس کرد. Taobao ،Alipay ،Ali mama و Lynx، وبسایتهایی بودند که در سال ۲۰۰۳ به گروه علی بابا پیوستند. با پیشرفت سریع وبسایت تائوبائو، ایبی پیشنهاد خرید آن را به جک ارائه کرد اما او این پیشنهاد را نپذیرفت. مدتی بعد، او یک سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری از کمک موسس یاهو یعنی جری یانگ پذیرفت و ۴۰ درصد از سهام شرکت را به او داد. در نوامبر سال ۲۰۱۲، حجم معاملات علی بابا به بیش از یک تریلیون یوآن رسید و لقب مرد تریلیون یوآنی» به جک ما داده شد. در سال ۲۰۱۳، او از سمت مدیرعاملی شرکت استعفا داد و تنها بهعنوان رئیس هیئت مدیره مشغول به کار شد. در سپتامبر سال ۲۰۱۴، سهام علی بابا بهصورت عمومی در بورس نیویورک عرضه شد و ارزش این شرکت به بیش از ۲۳۰ میلیارد دلار رسید.
پس از این افزایش ارزش، علی بابا به یکی از باارزشترین شرکتهای فناوری در جهان تبدیل شد. عرضهی عمومی سهام این شرکت در تاریخ بازار بورس آمریکا بیسابقه بود. پس از این کسب سرمایهی هنگفت، ما در مصاحبهای گفت:
ما امروز پول به دست نیاوردیم؛ بلکه امروز توانستیم اعتماد مردم را جلب کنیم.
جک ما در حال حاضر رئیس هیئت مدیرهی گروه علی بابا است. این گروه شامل شرکتهای Alibaba ،Taobao ،Tmall ،eTao ،1688 ،AliExpress ،Alipay و Alibaba Cloud Computing است.
جک ما؛ مرد تریلیون یوآنی
پس از موفقیتهای متعددی که موسس علی بابا در تجارت الکترونیک کسب کرد، دانشگاههای مختلفی از او برای سخنرانی و تدریس دعوت کردهاند. دانشگاههای پنسیلوانیا، ماساچوست، هاروارد و پکن، از جمله مؤسسات آموزش عالی معتبری بودهاند که ما در آنها سخنرانی و تدریس کرده است. او تا سال ۲۰۱۶ صاحب کاخهای متعددی در مناطق اروپایی بوردو، کوتس و بلای است.
جک ما در سال ۲۰۱۷ ملاقاتی با رئیس جمهور ایالات متحدهی آمریکا، دونالد ترامپ داشت و در برج ترامپ با او در مورد ایجاد پنج میلیون شغل در این کشور مذاکره کرد. او با سر لی-کا شینگ، از تاجران مشهور هنگ کنگ نیز دیداری داشته و برای تأسیس شرکت کیف پول الکترونیکی با این تاجر وارد مذاکره شده است.
جک ما در حال حاضر به جز گروه علی بابا در شرکتهای متعددی بهعنوان عضو هیئت مدیره فعالیت میکند. برخی از این شرکتها در مسیر کمکهای انساندوستانه و فعالیتهای خیریه کار میکنند. از بزرگترین شرکتهایی که ما عضو آنها است میتوان سافتبانک ژاپن و شرکت رسانهای Huayi Brothers در چین را نام برد.
جک ما در دوران تحصیل با همسرش ژانگ یینگ آشنا شد. آنها پس ار فارغالتحصیلی با هم ازدواج کردند و هر دو بهعنوان معلم شروع به کار کردند. این زوج میلیاردر در حال حاضر صاحب یک پسر و یک دختر هستند. جک ما هیچگاه خانوادهی خود را در مرکز توجه رسانهها قرار نداده است.
نویسندگی، هنرهای رزمی، مدیتیشن و تمرین تایچی؛ سرگرمیهای همیشگی جک ما
جک ما پس از تبدیل شدن به یک میلیاردر چینی، خریدهای آنچنان بزرگی برای خودش انجام نداد و هنوز هم عاداتی ساده دارد. نویسندگی، هنرهای رزمی، مدیتیشن و تمرین تایچی، از سرگرمیهای همیشگی او هستند. فعالیتهای بشردوستانه و حفاظت از محیط زیست نیز از علایق این تاجر موفق هستند که فعالیتهایی جدی در آنها دارد.
در سال ۲۰۰۴، تلویزیون مرکزی چین و بینندههای آن، جک ما را بهعنوان یکی از ۱۰ رهبر برتر کسب و کار انتخاب کردند. در سپتامبر سال ۲۰۰۵، انجمن جهانی اقتصاد او را بهعنوان رهبر جوان جهانی انتخاب کرد. مجلهی فورچن، جک ما را بهعنوان یکی از ۲۵ تاجر برتر آسیا برگزید و نیوزویک لقب تاجر سال ۲۰۰۷ را به او اهدا کرده است. رومهی بارونز در سال ۲۰۰۸، موسس علی بابا را در میان ۳۰ مدیرعامل برتر جهان قرار داد.
در سال ۲۰۰۹، مجلهی تایمز جک ما را بهعنوان یکی از ۱۰۰ فرد قدرتمند جهان معرفی کرد. در سال ۲۰۱۴، او بار دیگر در این لیست انتخاب شد. در سال ۲۰۱۰، وبسایت فوربز آسیا ما را بهعنوان یکی از قهرمانان بشردوست انتخاب کرد. دلیل این انتخاب، فعالیتهای جدی موسس علی بابا در مبارزه با فقر بود.
دانشگاه علوم و فناوری هنگ کنگ در سال ۲۰۱۳، یک دکترای افتخاری به جک ما اهدا کرد. دانشگاه دلاساله در مانیل فیلیپین نیز در سال ۲۰۱۷ به او دکترای افتخاری اهدا کرد.
شرکت جنرال موتورز که به عنوان بزرگترین شرکت صنعتی تاریخ ایالات متحده شناخته میشود، در سال ۱۹۰۸ بنیانگذاری شد. این شرکت بینالمللی در ۳۷ کشور جهان و تحت ۱۳ نام تجاری اتومبیلهای خود را به فروش میرساند.
جنرال موتورز برای ۷۷ سال پیدرپی یعنی از سال ۱۹۳۱ تا ۲۰۰۷ به عنوان بزرگترین فروشنده اتومبیل در جهان شناخته میشد؛ اما در سال ۲۰۰۸ فروش آن کاهش یافت و تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت. این وضعیت در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ نیز ادامه یافت. مهمترین دلیل شکست جنرال موتورز را میتوان بیتوجهی به بازار و تغییر ذائقه مشتریان دانست. درحالیکه مصرفکنندگان بهطور روزافزون نسبت به مدلهای کوچکتر اتومبیل و با مصرف بهینه رغبت نشان میدادند، جنرال موتورز نسبت به ساخت اتومبیلهای آمریکایی، بزرگ و پرمصرف خود اصرار ورزید. در عین حال طرحهای مختلفی که این شرکت در حال انجام آنها بود، نتوانستند درآمدی برای شرکت به ارمغان آورند. این موضوع در حالی بود که صنعت خودرو سازی آسیای شرقی و بهخصوص تویوتا نسبت به ارائه اتومبیلهای کوچکتر و مقرونبهصرفهتر اقدام کرده بودند. مدیریت داخلی و کاهش هزینهها نیز از دیگر عوامل موفقیت تویوتا بود. در این بین افزایش قیمت نفت و متعاقب آن بنزین و بروز بحران اقتصادی جهانی هم مزید بر علت شده و جنرال موتورز بخش بزرگی از بازار فروش خود را از دست داد. وضعیت این شرکت تا حدی وخیم شد که تویوتا توانست در آمریکا و حتی در دیترویت (پایتخت صنعت اتومبیل آمریکا) نیز بازار را تحت تاثیر حضور خود قرار دهد. طی سالهای اخیر اخبار زیادی در مورد اعلام ورشکستگی جنرال موتورز شنیده شده است و اگر حمایتهای گسترده دولتی نبود، احتمالا برای همیشه امکان بقای خود را از دست میداد. هنوز هم آینده این شرکت در هالهای از ابهام است.
شرکت نوکیا نیز طی چند سال اخیر شرایط نسبتا مشابهی را تجربه کرده است. این شرکت فعالیت خود را در سال ۱۸۶۵ در حوزه صنایع چوب و کاغذ آغاز کرد و طی سالیان متمادی فعالیتهای خود را به حوزههای مختلف دیگری نظیر لاستیک دوچرخه و اتومبیل، کفش، کابلهای ارتباطی، تلویزیون و سایر لوازم الکترونیک، کامپیوترهای شخصی، ماشینهای تولید برق، روباتیک، خازن، ارتباطات و تجهیزات نظامی، پلاستیک، آلومینیوم و شیمی گسترش داد. نوکیا در دهه ۱۹۹۰ میلادی تصمیم گرفت تا فعالیتهای خود را محدود به حوزه سریعا در حال رشد ارتباطات از راه دور کرده و سایر بخشهای شرکت مادر را به فروش برساند. این تصمیم و سرمایهگذاریهای هنگفت نوکیا روی تحقیق و توسعه باعث شد این شرکت طی سالیان طولانی تبدیل به پیشگام بازار شده و بسیاری از رکوردهای صنعت ارتباطات به نام نوکیا ثبت شود.
مواردی مانند یکی از اولین ابزارهای ارتباط الکترونیک نظامی، یکی از اولین موبایلها، پرفروشترین موبایل تاریخ، پرفروشترین ابزار الکترونیک تاریخ، اولین موبایل با قابلیت بازی، اولین موبایل مبتنی بر دوربین و دهها مورد دیگر از موفقیتهای نوکیا هستند. شرکت نوکیا تا حدی موفق بود که در اوایل قرن بیستویکم به عنوان تنها شرکت اروپایی (در تمامی حوزهها) شناخته شود که توانسته بود در شاخص استاندارد کیفیت اروپا (EFQM) بالاترین امتیاز ممکن را کسب کند. اما موفقیت نوکیا هم دائمی نبود. عدم پیشبینی صحیح بازار و ذائقه مشتریان باعث شد که نوکیا در بازار موبایلهای هوشمند موفقیت درخوری به دست نیاورد. این شرکت نیز مانند سایر تولیدکنندگان تلفن همراه روی سیستمعامل گوشیهای همراه خود سرمایهگذاریهای هنگفتی انجام داد. اما نه سیستم عامل سیمبین (Symbian) و نه سری گوشیهای مبتنی بر ویندوز نظر مشتریان را جلب نکرده و سهم بازار این شرکت که زمانی به ۶۰ درصد از بازار موبایل کل جهان میرسید، روز به روز کاهش یافت. فقط در عرض یک سال از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ نوکیا ۱۰ درصد از سهم بازار خود را به شرکت اپل واگذار کرد تا در این زمینه هم رکوردی از خود بر جای بگذارد. اصرار نوکیا بر سیستمهای عامل سیمبین و ویندوز ۷ و ۸ به حدی ادامه یافت که امروزه حتی نمیتوان آن را جزو چند شرکت اصلی تولیدکننده موبایل در جهان و پیشرو بازار دانست.
نوکیا در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ طبق ردهبندی فوربس پنجمین برند ارزشمند جهان بود اما بهدلیل سقوط مستمر ارزش برند خود در سال ۲۰۱۲ تا رتبه ۱۹ سقوط کرد. در سال جاری مایکروسافت بهطور رسمی نوکیا را خریداری کرد.
داستان شکست این دو شرکت تنها دو مورد از هزاران مورد قابل ذکر در این زمینه است. هر کدام از این کسبوکارها به دلایل خاصی شکست خوردند اما مواردی که بیشتر در آنها مشاهده میشود، ساختار بزرگ و غیرقابل انعطاف، عدم توجه به محیط و تغییرات آن، اصرار بر اشتباهات و نوآوری محدود بود.
چه درسی از این شکستها میتوان گرفت؟
امروزه کارشناسان از ایجاد و توسعه قابلیتهای پویا سخن میگویند. بهطور اختصار میتوان گفت قابلیتهای پویا به معنای توانایی کسبوکارها در پیشبینی، ارزیابی و درک سریع تغییرات محیطی و ایجاد تغییرات در شرکت بهمنظور انطباق با این تغییرات است. امروزه شرکتی موفق است که بتواند تغییرات محیطی را به سرعت شناسایی کرده و خود را با آن انطباق دهد. این تغییرات محیطی شامل ارائه محصول یا نسل جدیدی از محصولات توسط رقبا، تغییر قوانین و مقررات دولتی، تغییر ذائقه مشتریان و. میشود. شرکتها باید آنقدر انعطاف داشته باشند که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن با توجه به این تغییرات، عملکرد خود را تغییر دهند. از این رو در صنایع و بخشهای اقتصادی پویا و با تغییرات سریعتر (مانند الکترونیک، داروسازی، پزشکی، صنایع شیمیایی، IT و.) هر چقدر که کسبوکارها توانایی بیشتری در شکلدهی مجدد به فعالیتهایشان و انطباق خود با محیط داشته باشند، موفقتر هستند. در صورتی که کسبوکارها در این بخشها نتوانند به سرعت تغییرات محیطی را رصد کرده و براساس آن برنامهریزیهای خود را انجام دهند، بدون شک بقای آنها به خطر خواهد افتاد.
شاید بتوان ادعا کرد که امروزه یکی از بهترین استراتژیها برای کسبوکارها دنبالهرو بودن است. با توجه به آنکه تمامی کسبوکارها توانایی و شرایط رهبری بازار را ندارند، میتوانند شرایط بازار و رقبا را تحت نظر داشته و با معرفی محصول یا خدمت جدید یا هر تغییر دیگری در بازار توسط رهبر و پیشرو، به سرعت محصول مشابه و رقیب را به بازار ارائه دهند، در صورتی که شرکتی بتواند به سرعت و قبل از آنکه محصول و خدمت رقیب بازار را از آن خود کند، محصول یا خدمت مشابه را روانه بازار کند، میتواند ضمن کسب سهم قابل توجهی از بازار از هزینههایی مانند هزینه تحقیقات بنیادین، شکست تست اولیه محصول، هزینه مجوزهای مربوطه، هزینه بازاریابی و ورود به بازار نیز دوری کرده و بقا و سودآوری خود را تضمین کند. از طرفی وقتی که یک شرکت نتواند به سرعت نسبت به این تغییرات رخ داده در بازار واکنش نشان دهد، ضمن آنکه سهم بازار، مشتریان و سود خود را از دست میدهد، بقای خود را نیز در معرض خطر مشاهده خواهد کرد.
کاربردهایی برای مدیران
۱- کسبوکار و شرکت خود را برای چابک بودن آماده کنید. در صورتی که در بخشی پویا و با تغییرات فراوان فعالیت کرده و اندازه کسبوکارتان نیز کوچک تا متوسط است، لازم است که ساختار شرکت و سبک مدیریتی خود را با این شرایط وفق دهید. در چنین شرایطی نیاز است که تصمیمگیریها نامتمرکز و مشارکتی باشند. کنترل و نظارت محدودتر و اختیارات بیشتری به کارکنان خود تفویض کنید. مکاتبات رسمی را محدود کرده و از مکاتبات شفاهی و غیررسمیتر بیشتر استفاده کنید. سلسلهمراتب را محدود کرده و دایره نظارت خود را افزایش دهید.
همچنین یکی از بهترین تصمیمات در چنین شرایطی استفاده از تیمهای چند نفره است. افراد مختلف با تجربه کاری و دانش مکمل میتوانند در کنار یکدیگر کار کنند. در این شرایط آنها میتوانند در کوتاهترین زمان، بهترین تصمیمات را گرفته و وظایف محوله را به سرعت انجام دهند.
۲- نسبت به تغییرات محیطی هوشیار باشید. هر تغییری در محیط که میتواند روی کسبوکار شما تاثیر بگذارد را با دقت تحتنظر داشته باشید. ضمن آنکه افرادی را مسوول کاوش محیطی و نظارت بر وضعیت کنونی و روند آتی بازار، ذائقه و نیاز مشتریان، رقبا، ذینفعان، تهای دولتی و میکنید کارکنان خود را نیز آموزش دهید که نسبت به محیط حساس باشند. خودتان نیز نیاز است تا اخبار مرتبط، مجلات و رومههای تخصصی را پیگیری کرده تا بتوانید با اطلاعات بیشتری به تصمیمگیری بپردازید.
۳- در بخشهای اقتصادی پویا رمز موفقیت و بقای شرکتها در نوآور بودن آنها است. بخشی از بودجه خود را صرف تحقیق و توسعه کرده و نوآوری و خلاقیت را تشویق کنید. نوآوری باید در راستای تامین نیازهای مشتریان و با توجه به فرصتهایی باشد که در بخش کاوش شناسایی شدهاند.
۴- زمان را از دست ندهید. واکنشهای کسبوکار خود را تسریع کنید. این مطلب را در نظر داشته باشید که همیشه راهی بهتر و سریعتر برای انجام دادن کارها وجود دارد. برای موفقیت و استفاده از فرصتها نیاز دارید که ضمن تشخیص بهنگام تغییرات و روندهای آتی، تصمیمهای مقتضی و تغییرات متعاقب در عملیات و محصولات و خدمات شرکت به سرعت انجام گیرند. رمز موفقیت شما سرعت عمل است.
۵- موفقیت و گاهی شکست موقتی است. تجربه شرکتهای بزرگی که امروزه وضعیت مناسبی ندارند، نشاندهنده آن است که در بخشهای اقتصادی پویا نمیتوان تنها به پشتوانه گذشته درخشان به فعالیت ادامه داد. هر تغییری در بازار ممکن است منجر به معرفی نسل جدیدی از محصولات و خدمات به بازار شده یا تغییرات بنیادین دیگری را سبب شوند. آنچه باید انجام داد، آگاهی از وضعیت و واکنش مقتضی نشان دادن به روندهای بازار و محیط است. هر تغییر کوچکی در بازار میتواند منجر به حذف بسیاری از کسبوکارها و موفقیت بسیاری دیگر از آنها شود.
۶- اشتباهات خود را ادامه ندهید. به یاد داشته باشید: ماهی را هر زمان از آب بگیرید، تازه است». اصرار بر اشتباه کردن، بزرگترین اشتباه است. به محض آنکه پی بردید روند در حال انجام اشتباه است، از انجام ادامه آن صرفنظر کنید. امروزه یکی از متداولترین اشتباهات مدیران آن است که تنها بهدلیل آنکه برای یک برنامه وقت و هزینه صرف شده است، اصرار به ادامه آن دارند؛ نکتهای که در رفتار مدیران جنرال موتورز و نوکیا هم مشاهده شد. این دو شرکت بزرگ با آنکه پی برده بودند استراتژیها و برنامههای رقابتی آنها در مقابل رقبا محکوم به شکست هستند، اما روند پیشرو را متوقف نکرده و متحمل زیانهای بزرگتر و بزرگتری شدند.
روزی مدیر یكی از شركت های بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت چشمش به جوانی افتاد كه در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد.
جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میكنی؟»
جوان با تعجب جواب داد: ماهی 2000 دلار.»
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از كیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت:
این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجاپیدایت نشود، تو اخراجی !
ما به كارمندان خود حقوق میدهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند و بیكار به اطراف نگاه كنند.»
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد.
مدیر از كارمند دیگری كه در نزدیكیش بود پرسید: آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»
كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد:
او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود.»
نـکـتـه:
برخی از مدیران حتی كاركنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنهارا نمیشناسند.
ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنهاگرفته و اجرا میكنند.
در روم باید مانند رومیان رفتار کرد. ملتها و کشورها متفاوتند و فرهنگها و آداب رسوم خود را دارند مدیران باید این تفاوتها را درک کرده مطابق آن رفتار خاصی از خود نشان دهند . مدیران آگاه خوب میدانند که شیوه مدیریتی بهتر در هر کشور و هر منطقه ای بستگی به فرهنگ آن کشور دارد حتی افراد داخل یک منطقه نیز ممکن است اعم از ن و مردان دارای فرهنگ ها علایق خاصی باشند. مدیریت موثر بخوبی این تفاوتها را درک کرده و اداره میکند.
در سال 1980، تولید ناخالص ملی ژاپن، درسومین رده جهانی قرار داشت اما این کشور با استفاده. از روشهای خاص، توانست تا سال 2000به بالاترین رده دست یابد. دلیل اصلی برتری ژاپن، مهارتهای مدیریتی این کشور است . از طرف دیگر اکثر صاحبنظران مدیریتی آمریکایی هستند پس مطالعه شیوه های مدیریتی آنان امری اامی است.
در این مقاله ضمن بررسی شیوه های مدیریت ژاپنی و آمریکایی و بررسی نقاط قوت وضعف هر کدام تئوری z که تلفیق مدیریت آمریکایی و ژاپنی است نیز بررسی میشود.
تفاوت شركتهاي ژاپني و آمريكايي از تفاوتهاي فرهنگي فراتر مي رود. در ژاپن كسب سود هرگز در رأس كارها قرار نمي گيرد. در حالي كه در آمريكا بالاترين اولويت را به سود سالانه يا درآمد سرمايه گذاران مي دهند. در میان عناصر مهم مدیریت ژاپنی، میتوان به وجود نگرش اشاره کرد که غربیها فاقد آن هستند. درواقع، در کشورهای غربی ابزار کافی وجود دارد اما نگرش کافی وجود ندارد. عقاید، فرضیات و مفاهیم مدیریتی در آمریکا محدودند و نگرش مدیریت غربی فاقد کارآیی لازم است. در ژاپن، مدیران از طریق نگرشهای پویا، روشهای کاری خود را توسعه میدهند.
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
در بعضی محیطهای کاری جابهجایی و تغییر پرسنل به سرعت اتفاق میافتد و این به آن معنا است که ممکن است هرچند ماه، یک رئیس جدید برای شما منصوب شود. چگونه میتوانید در حالی که قرار است شخصی که این پست را اشغال میکند، همواره در حال تغییر باشد با او رابطه موثری داشته باشید؟ تا چه حد باید روی این شخص سرمایهگذاری کنید؟ چگونه میتوانید آنچه را برای موفق شدن و رشد کردن به آن نیاز دارید از این افراد دریافت کنید؟ و آیا حفظ استمرار وظیفه شما است؟
مدیران گاهی به این دلیل که کارمندان خوب سازمان را ترک میکنند، شکوه و گلایه دارند و نکته جالب این که مدیران خود مسبب اصلی این پدیده هستند. حضور نیروی انسانی لایق برای هر سازمانی حیاتی است، بنابراین ترک این نیروها برای سازمان میتواند از هر ضایعه دیگر پرهزینهتر و مخربتر باشد. در این مقاله به بررسی بدترین رفتار مدیران میپردازیم که باعث ترک کارمندان از محل کار میشود.
سـبک و نـظـام مـدیـریـت چـیـن (مـدیـریـت چـیـن یا معـجزه مـدیـران)
نظام مدیریت چین یکی از شگفتی های بزرگ قرن حاضر است. ارزش تولیداین کشـور در سال ۱۹۶۰ تنها ۱۰ درصد تولید آمـریکا بود. در حالی که در سال ۲۰۱۵ بر اساس معیار ارزش تولید ملی بر مبنای دلار آمریکا، چین با حدود ۱۱ هزار میلیارد دلار در رتبه دوم جهان، جای دارد و برمبنای دلار برابری قدرت خرید (PPP)، این کشور با حدود ۵/۱۹هزار میلیارد دلار تولید در صدر کشـورهای دنـیا قرار گرفته است.
چـین دومین اقتصاد بـزرگ جـهان و یکی از معجزات رشـد سه دهه گذشته بوده است. میانگین رشد ۱۰ درصدی طی ۳۰ سال اقتصاد چین را بیش از ۱۷ برابر بزرگ کرد و نزدیک به ۵۰۰ میلیون نفر را از فقر مطلق خارج ساخت.
زهرا /پژوهشگر اقتصاد رفتاری در موسسه مطالعاتی حامیان فردا
بسیاری از افراد به دلایل مختلف مانند خیرخواهی و بخشندگی، وظیفه، پرستیژ اجتماعی یا دلایل دیگر به خیریه کمک میکنند. از آن سو نیز افراد بسیاری وجود دارند که به دلایل مختلف دیگر مانند درآمد ناکافی، بیدقتی، تنبلی، بیاعتمادی و نظایر آن، کمک به خیریه در اولویتهایشان قرار ندارد، با این حال، نکته مهم آن است که ما چه تصمیم به کمک داشته باشیم و چه نداشته باشیم، شکافی میان نیت و عمل ما وجود دارد، ما دوست داریم که کمک کنیم، اما وما دوست داشتن ما به عملِ کمک نیکوکارانه تبدیل نمیشود.
درباره این سایت